به گزارش مشرق، در يادداشت محمد جواد لاريجاني آمده است:

1-رئيس جمهور محترم در سخناني اخيرا فرموده اند:
«عده اي به خاطر تاکيد بر کلمه ايراني حساسيت نشان مي دهند و تصور مي کنند مقصود نوعي قوم گرايي و ناسيوناليسم است در حالي که حقيقتا چنين نيست. اين که بر برنامه ريزي ايراني- اسلامي تاکيد مي شود يعني بايد برنامه ريزي ها مبتني بر نظام ارزشي و توانمندي هاي ايراني- اسلامي باشد و در اين مسير دريافت ايراني از اسلام مبناي عملي است.»
جناب آقاي احمدي نژاد سپس افزودند:
«دريافت هاي فراواني از اسلام در دنيا وجود دارد اما برداشتي از اسلام براي ما ملاک عمل است که ايراني است.»
2-براي ما ايراني ها، کلمه «ايران» يک کلمه معمولي نيست، بلکه حکايت از عشق عميق و دلدادگي و اميدها و آرزوهاي فراوان دارد. وقتي پاي ايران به ميان مي آيد با همه وجود حساس مي شويم و براي هر وجب از اين سرزمين پرافتخار و ميراث ملي خود سر از پا نمي شناسيم و همه هستي خود را در طبق اخلاص مي گذاريم و فداي خاک پاک آن مي کنيم. افتخار ما به اين است که سرباز و خدمتگزار کوچکي براي اين آب و خاک باشيم. لذا به درستي رئيس جمهور عزيز ما اشاره کرده اند که مقصود قوم گرايي نيست، بلکه وظيفه شرعي و ملي ما در ميان است. ايران، نامي است که زنده است و خدا آن را همواره زنده نگه دارد.
3- هر برنامه ريزي براي توسعه و آباداني ايران بايد برنامه اي ايراني- اسلامي باشد. اين کليد توفيق برنامه ها است و چون در آستانه بررسي برنامه پنجم توسعه هستيم تاکيد بسيار مهم و به جا و درستي است.
برنامه ريزي بايد «ايراني» باشد، يعني بايد ناظر به شأن و جايگاه ايران باشد، ناظر به توانمندي ها و امکانات و محدوديت هاي ايران باشد، بايد ناظر به نيروي انساني عظيم و توانمند ايران باشد و بايد متکي به همه امکانات ملي ما باشد.
4- برنامه ريزي براي توسعه ايران، بايد «اسلامي» باشد، زيرا مهمترين دستاورد انقلاب اسلامي بناي يک نظام مدني- سياسي بر اساس اسلام است. معناي اين سخن صرفا ابتناء قوانين جزايي کشور براساس اسلام نيست، بلکه اسلام بايد در تمام شئون اين نظام به عنوان عقلانيت پايه مطرح باشد. اگر نگاهي به برنامه ريزي هاي متعدد بعد از انقلاب بنمائيم متوجه مي شويم که در اين جهت نقص داريم و بسياري از مشاکل و ناکامي هاي ما ناشي از عدم توجه به عقلانيت پايه اسلامي در تاروپود برنامه ريزي ما است. اگر صرفا جمله اي بگذاريم که «دولت بايد فرهنگ اسلامي را ترويج نمايد» کافي نيست بخصوص اگر اساس تفکر توسعه اي ما نظام اقتصادي باشد که براساس مبناي سکولار- ليبرال باشد! دولت و مجلس بايد اين نکته مهم مورد نظر آقاي احمدي نژاد را پايه اي بدانند و البته کارشناساني بايد به تدوين برنامه بپردازند که معتقد به اساس ايراني- اسلامي باشند. از سوي ديگر جريان تفکر اسلامي منحصر در برنامه پنجم نيست، بلکه بايد برنامه ريزي هاي جزيي تر در حوزه هاي محدودتر هم بر اين پايه صورت گيرد. يعني هر مدير در هر اداره اي بايد توجه به مبناي ايراني- اسلامي داشته باشد.
5- رياست محترم جمهور اشاره کرده اند:
«دريافت هاي فراواني از اسلام در دنيا وجود دارد اما برداشتي از اسلام براي ما ملاک عمل است که ايراني است.»
در اين گزاره مسلم- با توجه به تفکر و منش رئيس جمهور- تسامحي وجود دارد. زيرا، برداشتي از اسلام براي ما در مملکت ايران و در نظام جمهوري اسلامي ملاک است، که براساس برداشت اهل بيت (عليهم السلام) است و اين امر در قانون اساسي ما تصريح موکد شده است و در نوشتار و گفتار حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبري و علماي اعلام و فرهيختگان نظام صريح و متواتر باشد.
مکتب اهل بيت در فهم اسلام- که ميليون ها ايراني و غيرايراني از عرب، هندي، ترک و حتي هزاران آمريکايي، اروپايي، چيني و ژاپني شيفته دارد-، برداشتي عميق و بدون مرز و همراه با قرآن مجيد مي باشد و همانطور که پيامبر گرامي اسلام(ص) در حديث متواتر ثقلين فرموده اند قرآن و عترت با هم فهم مي شوند و از هم جدا نيستند و هر که يکي را رها کند به بيراهه مي رود. از اسلام عزيز از زمان پيامبر گرامي(ص) تا امروز دو مکتب عمده و دو برداشت اساسي مطرح شده است: مکتب اهل سنت و مکتب اهل بيت و البته هر يک از اين برداشت ها زير برداشت هاي خاص خود را دارند. ايران اسلامي و نظام مدني- سياسي جمهوري اسلامي تماما براساس مکتب اهل بيت (عليهم السلام) استوار است در حاليکه ما به برداشت ديگر احترام مي گذاريم و تعامل فکري با آن را سياست اصلي نظام مي دانيم زيرا در بسياري از محورهاي اساسي دو برداشت به نحو جدي شبيه هم هستند.
مکتب اهل بيت نه تنها چيزي از ايرانيت ما نمي کاهد بلکه عشق و محبت اهل بيت- که در دل همه ما از شيعه و سني موج مي زند و سرتاسر قوميت هاي موجود در ايران را مي پوشاند- پايگاه استراتژيک و جزو منافع حياتي ما محسوب مي گردد.
البته به نظر مي رسد که مقصود رياست محترم جمهور همين «برداشت براساس مکتب اهل بيت» باشد که مورد اتفاق همه نيز هست؛ هرچند لازم بود بر آن تاکيد شود تا دشمنان اسلام و مسلمين نتوانند از آن سوءاستفاده کنند و تجربه عظيم مدني امروز ملت ما را- که حقيقتا متعلق به همه مسلمانان و بلکه مردم جهان است- با رنگ قوميت ايراني محصور در مرزهاي ما بدانند. والسلام.